عنوان خبرفقروثروت
(شاخه: داستان)
ارسال شده توسط hesami
چهارشنبه 19 تير 1392 - 18:28:37


روزي یک مرد ثروتمند، با پسرش به سفري رفتند و در راه به دهی رسیدند. آنها یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد............




عالی بود پدر …پدر پرسید: آیا به زندگی فقیرانه آنها توجه کردي؟ پسر پاسخ داد: فکر کنم. پدر پرسید: چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه، یک سگ داریم و آنها 4 تا. ما در حیاط مان فانوس هاي تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است. در پایان حرف هاي پسر زبان مرد بند آمده بود، پسر اضافه کرد: متشکرم پدر که به من نشان دادي ما واقعا چقدر فقیر هستیم…

واقعا درباره این داستان چی فکر میکنید




این خبر از طرف آموزشها
( http://mail.amozeshha.ir/news.php?extend.133 )


Powered By Persian E107 BY Iranscripts.Com Sponsor : MehrHost.Com